شناسایی مؤسسات و امکانات داخلی و ارزیابی آنها برای برگزاری مناقصات عمده به منظور انتخاب مهندسین مشاور و پیمانکاران ذیصلاح داخلی و انعقاد قراردادهای جامع و عمده با آنان به منظور تحقق اهداف مرتبط با اجرا و راهاندازی پروژه ها و طرحهای بزرگ جدید، یا بهینهسازی و توسعه طرحهای موجود که پیوسته به صورت کلان مطرح و مورد پیگیری واقع می شوند.
در صنعت نفت مراحل انعقاد قرارداد به این ترتیب است که پس از تهیه نقشه ها و مشخصات اجرایی طرح، اسناد مناقصه منتشر و از پیمانکاران برای شرکت در مناقصه دعوت میشوند. پس از بررسی تمام شرایط پیمانکاران و پیشنهادها، پیمانکار برتر انتخاب و قرارداد با وی منعقد می شود. در این نوشتار بخشی از قراردادهای رایج صنعت نفت تشریح می شود:
قراردادهای طراحی (E)
قراردادهایی که فقط مرحله طراحی پروژه را شامل میشود به قراردادهای E معروفند.
قراردادهای طراحی و خرید (EP)
قراردادهایی که شامل مرحله طراحی و تامین کالای پروژه هستند، قراردادهای EP نامگذاری میشوند.
قراردادهای خرید و ساخت (PC)
پروژههایی که مرحله خرید و ساخت از پیمانکار خواسته می شود، حالت PC دارند که اکثر پروژههای کشور از این دسته هستند.
قراردادهای (EPC)
اجرای پروژههای بزرگ در صنعت نفت به روش EPC گسترش فراوانی داشته است، تا جایی که بسیاری از فعالیتهای در دست اجرا با بهرهگیری از این روش انجام می شود.
پروژههای EPC، دارای اولویت هایی همچون سرعت بیشتر و اعمال کنترل مناسبت تر بر امور و فعالیتهای اجرایی هستند. در این روش عملیات مهندسی، تدارک و تامین و اجرا به صورت موازی با هم و در قالب یک قرارداد انجام میشود.
با توجه به این نکته که یکی از نیازهای مهم بازار امروز به ویژه در پروژههایی که به وسیله بخش خصوصی یا به طریق فاینانس انجام میشود، داشتن اطمینان از قیمت نهایی و تاریخ قطعی اتمام کار است، اجرای پروژه به صورت EPC، اطمینان بیشتر از قیمت تمام شده و زمان اتمام کار را فراهم می کند.
روش EPC، برگرفته از سه حرف اول مهندسی (Engineering)، خرید (Procurement) و ساخت (Costruction ) است.
در میان مراحل اجرایی قراردادهای EPC، بخش E به دلیل وابستگی زیادی که با توان اجرایی تیم پیمانکار دارد، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
قراردادهای سرمایهگذاری خارجی
انواع سرمایه گذاری خارجی در ایران بر اساس قانون شامل موارد زیر است:
1) سرمایه گذاری مستقیم یا فاینانس (finance)
2) روش ساخت، بهره برداری و واگذاری (BOT Build-Operate-Transfer)
3) ساخت، تملک، بهره برداری ( BOO (Build – Own – Operate)
الف) ساخت، تملک، بهره برداری، واگذاری (BOOT (Build-Own-Operate-Transfer)
ب) ساخت، اجاره، واگذاری (BLT -Build – Lease – Transfer)
4) قراردادهای بیع متقابل (Buy Back)
5) مشارکت مدنی (JV -Joint Venture)
قراردادهای مشارکتی
این نوع قراردادها به دو دسته تقسیم میشوند که عبارتند از: (1) موافقتنامههای مشارکت در تولید که این نوع از قراردادها، شرکت خارجی را متعهد به پرداخت مالیات و در برخی موارد بهره مالکانه، آموزش نیروی انسانی و مشارکت دولت میزبان می کند.
(2) قراردادهای مشارکت در سرمایهگذاری که در این قراردادها، کشور میزبان و شرکت عامل در سود و خطرپذیری توافق نامه های نفتی سهیم هستند. میزان مشارکت در عقد موافقت نامه های امتیاز متفاوت است در نتیجه دولت به مثابه شریک در تولیدی که بر اساس قرارداد انجام می شود، سهیم است.
قرارداد قیمت ثابت ( Fixed Price (Lump Sum))
در این نوع قرارداد پیمانکار/ تأمین کننده یک قیمت ثابت را برای یک محدوده کاری تعریف شده یا یک تجهیز با مشخصات تعریف شده دریافت می نماید.
•این قیمت در بردارنده کلیه بالاسری ها و سود نیز می باشد.
در این نوع قرارداد پیمانکار/ تأمین کننده متحمل ضرر و زیان می شوند.
•اگر؛ هزینه ها بیشتر از قیمت ارائه شده باشد.
در این نوع قرارداد محدوده کاری(Scope Of Work) بایستی کامل و شفاف تعریف شده باشد.
هزینه های اضافه توسط پیمانکار بابت تغییرات محدوده ی کاری (Change Scope) شارژ می گردد.
•هر تغییری نیاز به مذاکرات و Negotiation دارد.
•قواعد و روش های انجام Change Order ها بایستی در قرارداد تعریف شود.
در مقایسه با سایر قراردادها، قراردادهای قیمت ثابت نیازمند کوشش بیشتر برای تعریف محدوده کاری و الزامات و نیازهای تکنیکی دارد.
•پیمانکار ریسک حاصل از قیمت ثابت کار را متقبل می شود. این ریسک ها شامل:
•تغییرات در هزینه نیروی کار و مواد اولیه
•نیاز به نیروی کار بیشتر نسبت به آنچه پیش بینی شده بود.
•مشکلات فنی در انطباق محدوده کاری تعریف شده با مباحث تکنیکی و فنی
•پیمانکار/تأمین کننده ذخایر احتیاطی را به قیمت اضافه می نمایند.
•پیمانکار به سمت کاهش هزینه ها تشویق شده و سوق می یابد.
•سود پیمانکار افزایش می یابد.
•پیمانکار هیچ تمایلی به متحمل شدن هزینه های اضافی ندارد.
•مانند هزینه های ناشی از سرعت بخشیدن به کار در خلال زمان قراردادی
•مانند ارائه کیفیت بالاتر در انجام کار یا ارائه تجهیزات نسبت به حداقل هایی که الزامات قراردادی را پوشش می دهند.
قرارداد قیمت ثابت با تعدیل قیمت (Fixed Price With Price Adjustment)
این نوع قرارداد همانند قرارداد قیمت ثابت است؛ با این تفاوت که ؛
•تعدیلاتی در طول زمان به قیمت تعلق خواهد گرفت درصورتیکه برخی از هزینه های اولیه پیمانکار/ تأمین کننده تغییر یابد ( عموماً در صورت افزایش هزینه ها)
عموماً جهت تهاتر اثرات ناشی از تورم یا تغییرات قیمتی در کالاهاست مانند:
•افزایش نرخ دستمزد و نیروی کار یا هزینه موارد اولیه
•روش یادستورالعمل یا فرمول مشخصی براساس آماده های منتشر شده برای تورم در قرارداد ها برای تعدیل پیش بینی می گردد.
•این نوع قرارداد ریسک پیمانکاران/ تأمین کنندگان را کاهش می دهد.
قراردادهای واحد بها- فهرست بها (Unit Price)
•هر واحد کار/ تجهیزات/ مواد اولیه دارای یک قیمت ثابت است.
•مقدار و حجم واحد ها به صورت مشخص و کامل برآورده نشده و معلوم نیست.
•قیمت هر واحد، کلیه هزینه های مستقیم و بالاسری و سود پیمانکاران / تأمین کننده را پوشش می دهد.
•پیمانکار/ تأمین کننده ریسک قیمتی برپایه هر واحد کار/ تجهیزات متقبل می شوند.
•کارفرما/ صاحب کار ریسک قیمتی برای تغییرات/ افزایش مقادیر کمی کار از واحد کارهای مورد نیاز را متقبل می شود.
•نمونه هایی برای قراردادهای Unit Price
•تأمین و نصب پروژکتورها برروی هر نگهدارنده و (Fixture)
•ساخت و تأمین شیرآلات
•ساخت و تأمین مخازن تحت فشار براساس هر واحد وزن
•تأمین و نصب لوله کشی صنعتی بر پایه هر واحد طول
•همچنان اهمیت شفافیت و کامل بودن تعریف الزامات و مشخصات برای هر واحد حائز توجه است.
قراردادهای واحد بهای زمان و مواد اولیه ( Time and Materials/Unit Rate)
•پیمانکار به ازای میزان زمان مورد نیاز برای نیروکار و سایر منابع قیمت می دهد.
•نرخ های روزانه، هفتگی یا ماهیانه برای هر تخصص نیرو انسانی یا منابع کاری مانند ماشین آلات و تجهیزات در نظر گرفته می شود.
•مهندس، نقشه کش، برقکار، جوشکار ماهر و ….
•جرثقیل، بیل مکانیکی، داربست و …
•نرخ های واحد زمانی شامل بالاسری ها و سود پیمانکار می باشند.
•نرخ ها در هر قرارداد ثابت هستند.
•پیمانکار ریسک قیمت حاصل از افزایش هزینه ها نسبت به نرخ های واحد را متحمل می شود.
•برنامه کاری نرخ ها در قرارداد دیده شده است.
•هزینه های مواد اولیه و سایر مخارج بصورت یک درصد بر هزینه در نظر گرفته می شود.
•نوعی قرارداد جبران هزینه ای است.
معایب
پیمانکار تمایلی به انجام سریعتر کار ندارد.
هر چه طول مدت پیمان افزایش یابد میزان پول بیشتری پیمانکار بدست خواهد آورد.
مزایا
کیفیت کار افزایش می یابد.
الزامی به تعریف جزئیات فنی الزامات و طراحی در تعریف محدود کار قراردادی نمی باشد.
قرارداد جبران هزینه ها با فی ثابت یا درصدی( Reimbursable With Fixed Percentage Fee)
•این نوع قرارداد مشابه قرارداد واحد بهای زمان و مواد اولیه می باشد با این تفاوت که به پیمانکار براساس هزینه واقعی پرداخت می گردد.
•مزایا و معایب این روش مانند قرارداد واحد بهای زمان و مواد می باشد.
•به عنوان مازاد یک فی که بعنوان درصدی از هزینه واقعی می باشد برای پوشش بالاسری و سود به پیمانکار پرداخت می گردد.
•فی می تواند ثابت باشد.
•بدین شکل پیمانکار هیچ ریسک قیمتی را متحمل نمی شود.
•اداره این نوع قرارداد بسیار مشکل می باشد.
•هزینه های واقعی انجام شده توسط پیمانکار بایستی مستند سازی و صحه گذاری شود.
قرارداد های قیمت هدف (Target Price Contact Type)
•شکلی از قرارداد جبران هزینه هاست با این تفاوت که میزان هزینه های کل پیمانکار برای انجام کار نسبت به یک مبنای Target سنجیده و مشوق تعلق می گیرد.
•اگر هزینه های شارژ شده پیمانکار کمتر از Target Price باشد پیمانکار درصدی از اختلاف تا قیمت هدف را به صورت پاداش دریافت می کند.
•اگر هزینه ها بالاتر از Target باشد، آنگاه فقط بخشی از هزینه های بالاتر را پیمانکار دریافت خواهد نمود.
•هزینه ها می توانند یک نرخ ثابت یا هزینه های واقعی انجام شده باشند.
•نرخ هزینه های انجام شده معمولاً برای این نوع کار راحت تر است و بنابراین بایستی سعی نمود که هزینه ای واقعی استخراج و شفاف شود.
قراردادهای جبران هزینه با فی تشویقی (Reimbursable With Incentive Fees)
•در این نوع قراردادها پیمانکار براساس هزینه های واقعی انجام شده یا براساس نرخ های مصوب برای کار دریافت خواهد داشت.
•علاوه بر این پیمانکار فی تشویقی را براساس کارایی عملکرد در خصوص موارد زیر اضافه بر مبالغ فوق دریافت خواهد نمود.
•کارایی برنامه زمانسنجی
•کارایی کیفی
•کارایی هزینه
•و مواردی از این دست.
قراردادهای خدماتی
این نمونه از قراردادها از دیرینهترین اشکال روابط قراردادی بین افراد از یک سو و جوامع از سوی دیگر به شمار می آیند. این نوع از قراردادها در سه دسته قرار می گیرند:
قراردادهای صرفا خدماتی
این دسته از قراردادها در فعالیت های اکتشافی کاربرد ندارد و تنها در تلاش های تولید مورد بهره برداری قرار می گیرند. پاداش این قراردادها نقدی است و بهای مقطوع و مشخصی دارد. با این همه، گاه به منظور افزون کردن انگیزه سرمایه گذار بیگانه در ارائه خدمات بهتر، امتیازهایی مانند خرید قسمتی از تولید اعطا می شود.
نوع ساده آن، به صورت حق الزحمه مقطع برای ارائه خدمات مشخص است و بابت دریافت کمک های فنی به کشور میزبان هیچ سهمی از نفت خام تولیدی پیش بینی نشده است.
قراردادهای ریسکی خدمت
این نوع قراردادها، عموما در کشف میادین نفت و گاز کاربرد دارند، اصولا ماهیت این نوع قراردادها به گونه ای است که مسائلی چون مالیات و بهره مالکانه کمتر مورد توجه طرفین قرار می گیرد.
در صورتی که کشفی صورت نپذیرد، قرارداد به خودی خود منتفی است، اما در صورت کشف نفت یا گاز، شرکت ملزم است آن را به مرحله تولید برساند.
به هر تقدیر، کل تولید در اختیار کشور میزبان قرار خواهد گرفت و شرکت عامل طبق شرایط قرارداد یا از مبلغی مقطوع به عنوان بازپرداخت سرمایه به همراه نرخ بهره و خطر پذیری برخوردار خواهد شد و یا بر اساس درآمد حاصل از میزان نفت تولید شده پس از کسر مالیات سهم خواهد برد.
قراردادهای بیع متقابل
در قراردادهای خدماتی بیع متقابل، شرکت سرمایه گذار بیگانه، تمامی وجوه سرمایه گذار مانند نصب تجهیزات، راهاندازی و انتقال فناوری را به عهده می گیرد و پس از راهاندازی پروژه، آن را به کشور میزبان واگذار می کند. بازگشت سرمایه و نیز سود سرمایه شرکت، از طریق دریافت محصولات تولیدی انجام می شود.
دلیل طبقه بندی قرارداد بیع متقابل در رده قراردادهای خرید خدمت این است که انجام بازپرداخت اصلی و سود سرمایه گذاری از محل نفت خام و فرآوردههای آن صورت می گیرد.
پرداختها به صورت نقدی و غیرنقدی امکانپذیر است. این نوع قرارداد در کشورهایی که قوانین آنها، هرگونه مالکیت بخش خصوصی یا خارجی را بر صنعت نفت منتفی دانسته اند، اجرایی می شود.