اصطلاحاتی که در صافی سازی غشایی و اسمز معکوس و یا آب شیرین کن به کار میروند اغلب مشترک هستند که برای شناخت بیشتر و فهم نظریهها و مقالات مربوط به آنها نیاز به آشنایی با اصطلاحات بهکار رفته در این قسمت میباشد
ردیف |
نام فارسی |
نام لاتین |
تعریف |
1 |
غشای نامتقارن |
Asymmetric membrane |
غشایی که ساختار آن به گونهای است که با حرکت در عرض غشا از یک طرف به طرف دیگر ضخامت غشا به طور قابل ملاحظه ای تغییر میکند . |
2 |
غشای یکنواخت |
Hommogeneous membrane |
غشایی است که خواص انتقال و ساختار ( مرفولوژی ) آن در تمام صفحات یکسان است . |
3 |
صاف سازی با جریان جانبی |
Lateral filtration |
مدلی از صافی سازی است که جریان تغذیه با سرعت زیاد موازی سطح غشا حرکت میکند تا تجمع مواد بر روی سطح غشا را کاهش دهد |
4 |
صافی سازی متقاطع |
Transverse filtration |
روش صافی سازی که جریان بهطور مستقیم و عمود بر سطح غشا وارد میشود . این روش صافی سازی به صاف سازی بن بستی Dead-end نیز شناخته میشود . |
5 |
دالتون |
Dalton |
واحد وزن مولکولی است و معادل یک دوازدهم جرم اتم کربن 12 میباشد . همچنین جرم مولار که بر حسب گرم بر مول میباشد . |
6 |
گرفتگی |
Fouling |
فرایندی که به واسطه رسوب مواد معلق یا محلول بر روی سطح خارجی غشا یا در منافذ باز و یا داخل منافذ غشا ، موجب کاهش عملکرد غشا میگردد . |
7 |
تشکیل رسوب |
scaling |
به رسوب جامدات موجود در جریان تغذیه بر سطح غشا اطلاق میگردد . |
8 |
لومن |
Lumen |
منافذ یا حفره در مرکز یک غشا با الیاف توخالی |
9 |
برش مولکولی |
Molecular weight cut off |
کمترین جرم مولکولی است که غشا قادر به حذف بیش از 90 درصد مولکولهای با این جرم مولکولی میباشد |
10 |
نفوذپذیری یا تراوایی |
Permeability |
به فلاکس ویژه آب مقطر که از یک غشا نو و تمیز عبور میگردد اطلاق میگردد . |
11 |
جریان نفوذی |
Permeate |
آب و اجزای قابلنفوذ که از میان غشا عبور نمودهاند . |
12 |
جریان دفعی |
Retentate |
محلول حاوی آب و اجزای غیرقابل نفوذ از غشا که در طرف تغذیه غشا نیمه تراوا نگه داشته شدهاند ، اطلاق میگردد . به آن جریان تغلیظ شده یا پساب هم مینامند . |
13
|
میزان نگهداشت یا دفع یا پسدهی |
Retention Rating |
تعیین اندازه موادی که توسط غشا حذف یا نگاه داشته میشود . میزان نگهداشت همان اندازه حفره غشا بر حسب میکرومتر برای غشا MF و MWCO بر حسب دالتون برای غشا UF تعریف میشود . |
14 |
غشا نیمه تراوا |
Semi permeable membrane |
غشایی که نسبت به بعضی از اجزا موجود در محلول تغذیه ، نفوذپذیر و برای سایر اجزا غیرقابل نفوذ میباشد |
15 |
فلاکس |
Flux |
به میزان حجم یا جرم عبوری از غشا اطلاق میشود . به آن شلر هم گفته میشود. |
16 |
فلاکس ویژه |
Specific Flux |
فلاکس تقسیم بر فشار انتقالی از غشا |
17 |
غربال شدن |
Straining or Sieving |
فرایندی که ذرات توسط غشا نگه داشته میشوند زیرا ذرات ازنظر فیزیکی اندازهشان از اندازه منافذ صافی بزرگ تر میباشد . |
18 |
فشار انتقالی غشا |
Trans membrane pressure |
اختلاف فشار بین طرف تغذیه و طرف نفوذی غشا به فشار انتقالی غشا شناخته میشود . |
19 |
مدول |
Module |
یک واحد کامل شامل غشایی که دارای ساختار تحملکننده فشار برای غشا است یا محفظه فشار ، منافذ جریان تغذیه و نفوذی و تغلیظ شده و تمام قسمتهای ساختار نگه دارنده . |
20 |
محفظه فشار |
Pressure vessel |
یک لوله که دارای چندین المنت غشایی است که به صورت سری قرار دارند . |
21 |
مرحله |
Stage or Bank |
چندین محفظه فشار که به صورت موازی قرار گرفته است . |
22 |
ردیف یا آرایش |
Train (array) |
چندین مرحله که به صورت سری به هم متصل شده است . |